حماسه سازان
چهارم تیر ماه ۱۳۵۲ به خاطر ميآورم در جریان مبازره، سال ۱۳۵۰، شهادت رضا رضايي ضربۀ سنگينی براي شهيد شاهآبادي بود. به خاطر ارتباطي كه با آن شهيد داشتند و داستان فرار اشرف دهقان كه از گروههاي چپ و كمونيست بود و نقشي كه ايشان در فرار اشرف دهقان داشتند. این جریان براي من بارز […]
برداشت شخصی من اين است که ايشان بودند که با بيانشان و با آن ارتباط روحی که با دانشجویان و طلّاب برقرار میکرد، او را سوق میداد به آن نور معنوی، نه تنها امور مفهومی. اين سنخ افراد از طريق ارتباط و اتصال به بزرگان و امامان معصوم که در عبادت باقی هستند و در […]
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ما میدانستیم آقا یکی از مبارزان است و ارتباط قوی با حضرت امام و یاران ایشان دارد. همیشه آخرین نوارها و آخرین اعلامیه ها را از دست ایشان میگرفتیم. خاطرم هست یکی از رفقا، یکی از شبها در همان رستمآباد پائین آمدند و به ایشان مراجعه کردند و خیلی آهسته […]
در رابطه با مبارزه من بعداً متوجه شدم ایشان عضو یکی از گروههای مبارز بود و فوقالعاده در این راه مخلصانه قدم برمیداشت. با توجه به شناختی هم که بعدها پیدا کردم، هیچگونه انحراف افراطی در گروه نداشتند. واقعاً ایشان مطیع و منقاد حضرت امام بودند. تخلف از فرمان حضرت امام برایشان گناه بزرگی بود. […]
بعد از پیروزی انقلاب به واسطۀ فعالیتهایی كه مرحوم شهید شاهآبادی داشتند، مسجد ما معروف به دهكده انقلاب شمیران شد. سابقه آشنایی من با مرحوم آقای شاهآبادی به سالهای ۵۱-۱۳۵۰ برمیگردد. آنزمان من حدوداً بیستسال سن داشتم. پیش از شهید شاهآبادی مرحوم حاج شیخ آقا محمدتقی رستمآبادی امام جماعت مسجدمان بود. ایشان یكی از نوادگان […]
بعد از انقلاب مردم اسلحههای بیشماری جمع کرده بودند. حضرت امام فرمان تأسیس کمیته انقلاب را دادند. به واسطه تأسیسش توسط رهبر کبیر انقلاب، تحت عنوان «کمیته امام خمینی» نام گرفت. امام، آیتالله مهدوی کنی را به عنوان سرپرست کمیته انقلاب اسلامی کشور منصوب کردند. از طرف ایشان افراد مورد اعتماد از جمله شهید شاهآبادی […]
در رابطه با برطرف نمودن حوائج مردم اهتمام عجیبی داشتند. همیشه سعی میکردند «اصلاح ذاتِ بین» را داشته باشند. یادم هست با توجه به وظیفۀ کمیته انقلاب اسلامی که بیشتر مسئله نظم و امنیت بود، ایشان واحدی را در کمیته راهاندازی کرده بودند که از بزرگترهای محل استفاده شده بود. خیلی اعتقاد داشتند که مشکلات […]
از جمله سفرهایی که در جبهه خدمت ایشان بودیم، بعد از فتح حاج عمران به اتفاق ایشان حرکت کردیم و به سمت حاج عمران شهرهای غربی را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشتیم. موقعی که میخواستیم از سنندج به سمت حاج عمران برویم، خیلی از برادرانی که مسئول بودند، به واسطه ناامنی جادهها ما […]