شکنجه‌گر هجده ساله

شکنجه‌گر هجده ساله
20 اردیبهشت 1402
48 بازدید

ایشان اگرچه از شكنجه شدنشان تعریف نمی‌كرد، ما از ایشان می‌خواستیم. گفتند این داستان را برایت می‌گویم، نه از لحاظ اینكه شكنجه شدم و بخواهم صحنه شكنجه خودم را تعریف كنم، بلكه فلسفه و هدف دیگری دارم. كابل برق را داده بودند دست من و می‌گفتند: «بزن به بدن خودت» و من را از نظر […]

ایشان اگرچه از شكنجه شدنشان تعریف نمی‌كرد، ما از ایشان می‌خواستیم. گفتند این داستان را برایت می‌گویم، نه از لحاظ اینكه شكنجه شدم و بخواهم صحنه شكنجه خودم را تعریف كنم، بلكه فلسفه و هدف دیگری دارم. كابل برق را داده بودند دست من و می‌گفتند: «بزن به بدن خودت» و من را از نظر پوششی به حداقل پوشش رسانده بودند و موظف بودم كه آن كابل برق را به بدن خودم بزنم. یك شكنجه‌گر جوان هجده‌ساله آنجا ایستاده بود و به محض اینكه كوچك‌ترین مسامحه‌ای می‌كردم در زدن خودم، شلاق را به بدن من می‌زد و از این سر اتاق تا آن سر اتاق غلت می‌خوردم. از این بابت ناراحت بودند که چرا مملکت در وضعی است که یک جوان هجده‌ساله یک روحانی را شکنجه کند، نه صرفاً خود ایشان را.

راوی: سعید شاه‌آبادی

برچسب‌ها:,