در قم که با ایشان آشنا شدم، طلبهای متدین، متعبد و فعال بود. البته مسلمان طبع روحش این است که متدین باشد، ولی این نكته، به این دلیل قید میشود كه ایشان به تمام معنا مقید به انجام وظایفشان، حتی مقید به مستحبات بود. سالهای قبل از ۱۳۴۰ در قم، مدتی با یكی از برادران […]
در قم که با ایشان آشنا شدم، طلبهای متدین، متعبد و فعال بود. البته مسلمان طبع روحش این است که متدین باشد، ولی این نكته، به این دلیل قید میشود كه ایشان به تمام معنا مقید به انجام وظایفشان، حتی مقید به مستحبات بود. سالهای قبل از ۱۳۴۰ در قم، مدتی با یكی از برادران ایشان در یک منزل زندگی میکردیم و ایشان گاهی برای ملاقات آنجا میآمد. گاهی هم شب میماند. گاهی میدیدم که شبها قبل از اذان صبح بیدار میشود، وضو میگیرد و مشغول تهجد و نماز شب که یکی از عبادتهای بزرگ برای بندگان خاص خداست، میشد. اینگونه افراد به این مسئله مداومت دارند؛ زمانی را برای خدا باز میکنند و با خدای خودشان خلوت میکنند. البته ایشان در سن جوانی به این مسئله مقید و پایبند بود. همانطور که به نماز جماعتی كه در مدرسه فیضیه برقرار میشد، مقید بود.
راوی: آیتالله سید هاشم حمیدی – همدرس شهید
نظرات