آرشیو

لباس پیغمبر را درنمی‌آورم

لباس پیغمبر را درنمی‌آورم

17 خرداد 1402

بعد از پیروزی انقلاب ترورها اوج گرفته بود. بعد از دستگیری چند نفر از اعضای تیم‌های ترور مشخص شد ایشان هم در فهرست ترور است. ما چون با ایشان بودیم و همراه ایشان می‌رفتیم، به خاطر مسائل حفاظتی گفتیم حاج آقا شما در خودرو عمامه خودتان را بردارید که مورد شناسائی قرار نگیرید. ایشان می‌گفتند […]

فرستادۀ امام

فرستادۀ امام

17 خرداد 1402

مرحوم آقای شاه‌آبادی یکی از روحانیون معتمد حضرت امام بودند. ضمن اینکه ایشان دور اول مجلس شورای اسلامی نماینده تهران شدند، دور دوم به نمایندگی مجلس انتخاب شدند که در جزیره مجنون شهید شدند. از جمله مأموریت‌هایی که از جانب امام به ایشان داده شده بود مسئولیت رسیدگی به امورات بنیاد مستضعفان بود. یکی از […]

شنا در تار

شنا در تار

17 خرداد 1402

برای شهید شاه‌آبادی ورزش اهمیت بسیار زیادی داشت. ایشان شناگر خیلی ماهری بود. بسیار عالی شنا می‌کرد. ایشان عرض دریاچه تار دماوند را شنا می‌کرد و من که آن موقع شنا بلد نبودم، کنار ساحل می‌دویدم. دریاچه فوق‌العاده آب سردی داشت. به آخر که رسید ایشان خیلی یخ کرده بود. مقدار زیادی ماسه روی ایشان […]

شاه‌آبادی برای شاه دعا نمی‌کند

شاه‌آبادی برای شاه دعا نمی‌کند

17 خرداد 1402

رفتیم دماوند آقای شاه‌آبادی و در محلی پیاده شدیم و دیدیم مرحوم آقای شاه‌آبادی آنجا تشریف دارند. از جریان پرس‌وجو کردیم. گفتند در یکی از سخنرانی‌ها چون نپذیرفته برای شاه دعا کند مورد عتاب و خطاب فرمانده پاسگاه ژاندارمری آنجا قرار گرفته. به همین خاطر ایشان را نگه داشته‌اند و نمی‌گذارند از اینجا خارج بشود. […]

سنتی‌ها با من

سنتی‌ها با من

17 خرداد 1402

یکی از مواردی که ایشان تأکید داشت این بود که «به کسانی که سنتی فکر می‌کنند، بی‌احترامی و توهین نکنید. شما کارتان را انجام بدهید. اگر مسئله‌ای بود، به من واگذار کنید. من خودم جواب آقایان را می‌دهم.» اجازه نمی‌داد کسی به بزرگانی که به‌هرحال نسبت به تغییر و تحولات امام جماعت در مسجد اعتراضی […]

راه شناسایی بن‌بست

راه شناسایی بن‌بست

17 خرداد 1402

اوایل سال‌های آشنایی یک روز از همان محله رستم‌آباد شمیران به اتفاق ایشان پیاده آمدیم تا همین بلوار مهام در خیابان پیروزی. بعداً من متوجه شدم این پیاده آمدن ایشان برای چه بود؛ چون جزء گروه‌های مبارز بودند، علامت‌هایی را که در بعضی مسیرها بود بررسی می‌کردند و خبرِ سلامتی هم‌گروهای خودشان به دست می‌آوردند. […]

دیگر زن عروسک نیست

دیگر زن عروسک نیست

17 خرداد 1402

اهتمام زیادی به مسائل زنان داشت. می‌خواست آن‌ها را هم به حقوق خودشان برساند. در صحبت‌هایش می‌گفت آن  زمان که زن به عنوان عروسک و به عنوان ملعبه بازیچه دست حکومت بود، گذشت. زن در حکومت اسلامی باید مسئولیت‌پذیر باشد و برای انقلاب کار بکند و دِینِ خودش را به انقلاب اسلامی ادا بکند. برای […]

پشتیبان مبارزان

پشتیبان مبارزان

17 خرداد 1402

شهید شاه‌آبادی یک مبارزِ صرف نبود. به همۀ جوانب مبارزه و زندگی یک مبارز توجه می‌کرد. از مواردی که من در خاطرم هست، قبل از انقلاب به واسطه دستگیری خیلی از مبارزان، خانواده‌های این‌ها در تنگناهای معیشیتی قرار می‌گرفتند. در جلساتی که ما هم در آن شرکت می‌کردیم، سعی می‌کردند برای خانواده‌های آن‌ها کمک‌هایی جمع‌آوری […]

ازدواج چی شد؟

ازدواج چی شد؟

17 خرداد 1402

یک روز شهید شاه‌آبادی به من گفت آقا کامران ازدواج چی شد؟ گفتم وقت نمی‌شود که. گفت نه دیگر، اینجا صحبت وقت نیست. یکی دو بار به من تذکر داد، دید من اهمیتی نمی‌دهم. به یکی از خواهران مسجدی، که اتفاقاً در همسایگی ما هم بود، گفت شما مأمورید به اتفاق مادر ایشان برای ایشان […]


Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/h200650/domains/shahidshahabadi.ir/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/home/left-main/ads-panel.php on line 5