زمانی را تعیین کرده بودیم که بعضی از مراکز مربوط به رژیم را آتش بزنیم و انفجاراتی ایجاد کنیم. وقتی موضوع را با ایشان مطرح کردیم، ایشان تأملی کردند و بعد از مدتی به ما پاسخ دادند و مخالفت کردند. ما چون جوانهای تند و انقلابی و آتشینی بودیم، تصور میکردیم این موضوع محتاطانه است؛ […]
زمانی را تعیین کرده بودیم که بعضی از مراکز مربوط به رژیم را آتش بزنیم و انفجاراتی ایجاد کنیم. وقتی موضوع را با ایشان مطرح کردیم، ایشان تأملی کردند و بعد از مدتی به ما پاسخ دادند و مخالفت کردند. ما چون جوانهای تند و انقلابی و آتشینی بودیم، تصور میکردیم این موضوع محتاطانه است؛ ولی بعدها متوجه شدیم موضع ایشان درست بوده است و درواقع این را از دیدگاههای امام استخراج کرده و به ما فرموده بودند.
وقتی علت مخالفت ایشان را پرسیدیم، فرمودند: «حضرت امام علاقهمند نیستند قشر خیلی محدودی جلو بیفتند و بدنه جامعه عقب باشد؛ چون عوامل رژیم هم علاقهمند هستند این اتفاق بیفتد.» آن زمان کشف این رمز و رازها و ظرافتهای مبارزه کار سادهای نبود. ایشان با فراست دریافته بودند هنوز نهضت آغاز نشده و هنوز تودههای مردم وارد مبارزه نشده بودند. ایشان فرمودند: «مشرب حضرت امام و علاقه ایشان این است که تودههای مردم جلو بیایند، نه اینکه قشر کمی از مردم بیایند و عملیات متهورانه و بیباکانه انجام دهند و رژیم با آنها برخورد کند. این کار ایجاد رعب و وحشت میکند و باعث میشود همیشه تعداد کمی در مبارزه باشند و تودههای مردم وارد مبارزه نشوند. پس بهتر آن است که حرکت مبارزه آرامتر شکل بگیرد تا تمامی مردم وارد مبارزه شوند.»
حقیقتاً هم همین سیاست و همین استراتژی بود که به موفقیت منجر شد. وقتی مردم توجیه شدند و دریافتند که رژیم شاه، رژیم ظالم، فاسد و غاصبی است، یکباره همه مردم وارد مبارزه شدند و بهمنوار و روزافزون، رژیمی که گمان نمیکرد اگر سالیان سال هم با او مبارزه کنند سقوط کند، ظرف چند ماه ساقط شد. این حقانیت دیدگاه امام را ثابت کرد و خوشبختانه ایشان تلاش میکردند که دیدگاه امام را به ما منتقل کنند. این خدمت را به ما کردند که به جای اینکه حرکتهای تند و انقلابی انجام دهیم و از مردم فاصله بگیریم، به این سمت سوق پیدا کنیم تا کار روشنفکرانه انجام دهیم.
راوی: عبدالعلی علیعسکری – داماد شهید
نظرات