در ماه مبارک رمضان، همیشه وقتی نماز میخواندند، افطار می کردند و شروع به مطالعه میکردند تا سحر. آن وقت میگفتند : «دیر شد! الان اذان میگويند». بلند میشدم و برای سحر آماده میشدم. ایشان کم میخوابیدند و در مقابل خیلی پُرکار بودند، خیلی هم کم غذا میخوردند و این عادات را از اوّل داشتند. […]
در ماه مبارک رمضان، همیشه وقتی نماز میخواندند، افطار می کردند و شروع به مطالعه میکردند تا سحر. آن وقت میگفتند : «دیر شد! الان اذان میگويند». بلند میشدم و برای سحر آماده میشدم.
ایشان کم میخوابیدند و در مقابل خیلی پُرکار بودند، خیلی هم کم غذا میخوردند و این عادات را از اوّل داشتند. عقیدهشان این نبود که برای فعالیت بیشتر باید بیشتر خورد، بلکه معتقد بودند که وقتی زیاد بخورند و سنگین شوند فعالیتشان کم و فکر بسته میشود. اوایل محال بود ایشان بیشتر از چهار ساعت بخوابند. اگر بیشتر میخوابیدند، خودشان را جریمه میکردند و شب بعد کمتر میخوابیدند. زمان انقلاب شبی دو ساعت یا دو ساعت و نیم بیشتر نمیخوابیدند.
راوی: همسر شهید
نظرات