آرشیو

در کتاب شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه‌آبادی به روایت اسناد ساواک

در کتاب شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه‌آبادی به روایت اسناد ساواک

4 تیر 1402

تولد، تحصیلات و ازدواج شهید حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی شاه‌آبادی در شهریور سال ۱۳۰۹ در قم و در بیت فقاهت و عارف کامل، مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ محمدعلی شاه‌آبادی (ره) – استاد عرفان امام خمینی (ره) – به دنیا آمد. هنگامی که آیت‌الله‌العظمی شاه‌آبادی (ره) به سال ۱۳۱۴ به تهران مهاجرت نمود، فرزند چهارساله […]

همه یتیم شدیم

همه یتیم شدیم

6 خرداد 1402

هر ازدواجی که قرار بود در بین بستگان ما صورت بگیرد، تا حاج‌آقا با داماد صحبت نمی‌‌کردند، خانواده عروس به این پسر، دختر نمی‌دادند. یا وقتی خانواده ما می‌خواست عروس بیاورد، تا ایشان با خانواده عروس صحبت نمی‌کردند، آن‌ها به خودشان اجازه نمی‌دادند که با این خانواده وصلت کنند. با دیدن می‌فهمیدند که این داماد […]

مصرف آب، نه اسراف

مصرف آب، نه اسراف

6 خرداد 1402

برای وضو گرفتن چند بار شیر آب را می‌بستند و باز می‌کردند. می‌گفتند: «اگر این کار را نکنیم، اسراف کردیم. نه‌تنها مال خدا را حرام کردیم، بلکه این کار وابستگی ما را بیشتر می‌کند. باید دست‌به‌دست هم بدهیم و خودمان را تأمین کنیم، نه اینکه محتاج‌تر شویم.» اگر زیر گلدان‌های ما ظرف بود، می‌گفتند: «ایرادی […]

مسئولیت خیلی بزرگ

مسئولیت خیلی بزرگ

6 خرداد 1402

شهید شاه‌آبادی اصلاً درآمد طلبگی را نمی‌گرفتند. به هیچ وجه نمی‌گرفتند. فقط مجلس که رفته بودند، حقوق مجلس را می‌ریختند در صندوق. یک‌وقت متوجه شدیم مستطیع شده‌اند. آن را گرفتند، رفتند مکه. من را هم بردند مکه. از سفر هم که بازگشتند حقوق طلبگی را نمی‌گرفتند. هیچ‌چیزی نمی‌گرفتند. می‌گفتند: «پول امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. ما […]

مجرم‌های مجبور

مجرم‌های مجبور

6 خرداد 1402

بعضی وقت‌‌ها شهید شاه‌آبادی عده‌ای را می‌آوردند و می‌گفتند: «برای شناخت این‌ها وقت نیاز است و باید آزمایش شوند. شما این‌ها را زیر نظر بگیرید، ببینید چه کار می‌کنند. این فرد را به عنوان یک منحرف گرفتند، در صورتی که من تشخیص دادم این فرد واقعاً منحرف نیست. این گرفتار بوده و یک اشتباهی کرده […]

که هر چیزی به جای خویش نیکوست

که هر چیزی به جای خویش نیکوست

30 اردیبهشت 1402

روی هرچیزی، از لباس گرفته تا غذا و گردش، حساس بودند. معتقد بودند گردش و تفریح باید باشد. ما را خیلی به مسافرت می‌بردند. اما اسرافی در آن نبود. طوری بود که اقتصاد و درست مصرف کردن را به همه درس می‌دادند. می‌گفتند باید این‌طوری زندگی کرد. باید همه‌جا رفت و همه را دید و […]

کاغذ زباله نیست!

کاغذ زباله نیست!

30 اردیبهشت 1402

فکر می‌کردیم برای همه عادت است که کاغذ را در سطل زباله بریزند و این کار مسئله‌ای ندارد. اما ایشان می‌گفتند: «این کاغذ است. آشغال نیست که در سطل زباله بریزیم.» جای مخصوصی را برای کاغذ قرار می‌دادند و می‌گفتند همه را در آن جمع کنید. حتی می‌گفتند تکه‌های سفید کاغذ باید استفاده شود. خودشان […]

قَوّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی

قَوّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی

30 اردیبهشت 1402

امام خمینی (ره) كه مبارزات خودشان را شروع کردند، شهید شاه‌آبادی بالاترین وظیفه‌‌ها را  برای خود می‌‌دانستند؛ که کمک کنند به چنین شخصیتی که برایشان شناخته‌شده است. خیلی هم خوشحال بودند که این مبارزه را ايشان شروع کرده‌‌اند. چون مي‌‌دانستند كه تنها حضرت امام (ره) مي‌توانند اين كار را  به آخر برسانند و تحت تأثیر […]

غرض اندر میان سلامت اوست

غرض اندر میان سلامت اوست

30 اردیبهشت 1402

شهید شاه‌آبادی خودشان نمی‌پسندیدند كه در جامعه خيلي شناخته شوند. کارهایشان را هم مخفیانه انجام می‌دادند. یا زمانی که عکس و فیلم‌برداری در کار بود، ایشان خودشان را پنهان می‌کردند. به‌ندرت کسی ایشان را در حالت فعالیت می‌دید. وقت نماز که می‌شد یا جاهای دیگری که مشغول کاری بودند، جایی می‌رفتند که مشخص نباشند. اصلاً […]

زندگی مقتصدانه

زندگی مقتصدانه

17 اردیبهشت 1402

مادر حاج‌آقا، یومّاخانم، خانه‌ای داشتند که می‌گفتند: «این منزل باید به دست اولاد ذکور باشد و من تا زنده هستم باید از آن استفاده کنند.» حاج‌آقا منزل را اجاره می‌دادند. اجاره‌اش خیلی ناچیز بود. خرج‌مان را فقط از اینجا تأمین می‌کردند و هیچ منبع مالی دیگری نداشتیم. اصلاً اجازه نمی‌دادند امکانات در منزل بیاید. در […]


Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/h200650/domains/shahidshahabadi.ir/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/home/left-main/ads-panel.php on line 5