مهنایی من
11 اردیبهشت 1402
امام در سال 57 یک جملهای گفتند: «گذشت آن زمانی که یک پاسبان بر ما حکومت میکرد.» ترس دیدن پاسبان را من هنوز یادم است. یک بار وقتی ساواک به خانه ما ریخت، برادرم، آقا وحید، کوچک بود. معمولاً بچهها برای هر چیزی اسمی خاص میگذارند. آقا وحید هم اینگونه بود. هنوز زبان باز نکرده […]