آرشیو

مبارزۀ یواشکی نداریم

مبارزۀ یواشکی نداریم

10 خرداد 1402

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ما می‌دانستیم آقا یکی از مبارزان است و ارتباط قوی با حضرت امام و یاران ایشان دارد. همیشه آخرین نوارها و آخرین اعلامیه ها را از دست ایشان می‌گرفتیم. خاطرم هست یکی از رفقا، یکی از شب‌ها در همان رستم‌آباد پائین آمدند و به ایشان مراجعه کردند و خیلی آهسته […]

سلب توفیق

سلب توفیق

9 خرداد 1402

بعد از انقلاب مردم اسلحه‌های بی‌شماری جمع کرده بودند. حضرت امام فرمان تأسیس کمیته انقلاب را دادند. به واسطه تأسیسش توسط رهبر کبیر انقلاب، تحت عنوان «کمیته امام خمینی» نام گرفت. امام، آیت‌الله مهدوی کنی را به عنوان سرپرست کمیته انقلاب اسلامی کشور منصوب کردند. از طرف ایشان افراد مورد اعتماد از جمله شهید شاه‌آبادی […]

مرد حاضر در همه صحنه‌ها

مرد حاضر در همه صحنه‌ها

6 خرداد 1402

من اولین باری که با عالم مجاهد بزرگ، حاج شیخ مهدی شاه‌‌آبادی آشنا شدم، در حوزه علمیه قم، حدود سال­‌های 1336–1337 بود که در دروس معروف حوزه شرکت می­‌کردند و بیشتر در درس حضرت امام، و به دلیل همین اشتراک در حوزه درس حضرت امام، گاهی جلساتی خصوصی‌­تر هم تشکیل می‌­شد. من از آنجا با […]

گر نگهدار من آن است که من می‌دانم

گر نگهدار من آن است که من می‌دانم

31 اردیبهشت 1402

يك شب حکومت نظامی بود، وثوق آمد گفت: «نمی‌گذارم نماز بخوانید.» شهيد شاه‌آبادي گفت: «آنکه اربابت است نمی‌تواند این کار را بکند، تو که یک نوکر پیش پا افتاده هستی چه مي‌گويي؟» یعنی کسی که برای شهادت آماده شد، از کسی جز خدا نمی‌ترسد. ایشان فقط در مقابل ضعفا و فقرا تنش می‌لرزید و فقط […]

فولکس انقلابی

فولکس انقلابی

30 اردیبهشت 1402

مرحوم شهید شاه‌آبادی یكی از امتیازاتش این بود كه لبخند از چهره‌اش ساقط نمی‌شد. همیشه بالبخند بود، بامحبت بود. در زهد و تقوی می‌توانم بگویم اهل تحجد بود، می‌توانم بگویم نماز شبش ترك نمی‌شد. به دوستانش خیلی عشق می‌ورزید. عاشق و شیفته امام راحل بود. عاشق انقلاب بود. فدایی انقلاب بود. در جلسات جامعه روحانیت […]

فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت

فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت

30 اردیبهشت 1402

پس از انفجار خمپاره، در لحظه شهادت ايشان به سمت‌شان دویدم. دیدم روی زمین افتادند. عمامه ایشان مانند ظرفی که لبریز از خون باشد، قشنگ صاف کنار صورت‌شان بود. ایشان را موج انفجار گرفت. ترکشی نخوردند. موج زیر چشم‌شان را گرفته بود. هر شیئی  ظاهراً اگر از مرکز مغز رد بشود، مرگ بدون درد و […]

سوءاستفاده از مزاح!

سوءاستفاده از مزاح!

17 اردیبهشت 1402

اصلاً از شهادت استقبال می‌کرد و در تمام زندگی‌اش آماده بود برای شهادت. تمام تلاش‌ها و فعالیت‌هایی که می‌کرد، نشان می‌داد که تا مرز شهادت هم پیش می‌رود. درواقع برايش مسئله‌ای است که به آن اشتیاق دارد و هیچ نگرانی و واهمه‌ای از این مسئله ندارد. این است که این خاطرات درواقع مؤید همین نکته‌ای […]

سفارش سه‌شنبه

سفارش سه‌شنبه

17 اردیبهشت 1402

شب تأسیس صندوق قرض‌الحسنه، منزل حاج‌آقا نیساری بودیم. شب آخر هم که ایشان می‌خواستند به جبهه مشرف شوند و شهید شوند، جلسه در منزل حاج‌آقا حیدری بود. آن جلسه طولانی شد و ما می‌خواستیم جلسه را تمام کنیم که حاج‌آقا گفتند: «بنشینید! بنشینید! من کار دارم!» و ظاهراً در انتخاب مجلس شورای اسلامی خودشان وکیل […]

سعادتی که نصیب شهید شد

سعادتی که نصیب شهید شد

17 اردیبهشت 1402

شهید شاه‌آبادی در مرتبه اعلایی از ایمان و علم و جهاد قرار داشتند و در رابطه با جهاد هم عجیب بودند؛ چه در تهران با تشکیل کمیته و سرپرستی بسیجیان، چه وقتی جنگ شروع شد. اصلاً نمی‌شد که یکی دو روز وقت داشته باشند و سر از جبهه درنیاورند. حتی وقتی سوریه رفته بودیم، ایشان […]

خلاصه سخنان آیت‌الله مشکینی در دیدار با خانواده شهید شاه‌آبادی

خلاصه سخنان آیت‌الله مشکینی در دیدار با خانواده شهید شاه‌آبادی

17 اردیبهشت 1402

بسم الله الرحمن الرحیم. از شما منسوبین برادر عزیز، شهید شاه‌آبادی، که خداوند ان‌شاءالله روحش را متعالی بفرماید، تقدیر و تشکر می­کنم که اظهار محبت کردید و به اینجا تشریف آوردید. ایشان سابقاً در قم تشریف داشتند. خیلی نسبت به ما اظهار لطف داشتند. من نزد ایشان می­رفتم و ایشان هم نزد من می‌­آمدند و […]


Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/h200650/domains/shahidshahabadi.ir/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/home/left-main/ads-panel.php on line 5