رژیم سفاک و نادان
					
						17 اردیبهشت 1402					
				
				
خیلی رژیم سفاک بود. بابت همهچیز میزدند. آقاجون چند بار شناسنامه المثنیشان گم شده بود و شناسنامه دیگری گرفته بودند. مأمور داخل خانه آمده بود و میان کتابها شناسنامه را پیدا کرده بود. طرف آنقدر بیسواد بود، پدرم را میزد و میگفت: «تو چرا چند تا شناسنامه المثنی داری؟!» پدرم میگفت: «خب گم شده بود. […]
 
								 
															 
			 
							 
							 
							 
							 
							 
							 
							 
							 
							