در هوایت بیقرارم روز و شب
17 اردیبهشت 1402
زماني كه پدر دستگير ميشدند و از ايشان بيخبر بوديم، هفتهها و ماهها طول ميكشيد. گاهي اوقات آزادي تا دستگيري بعدي به 48 ساعت هم نميرسيد! برادر ديگرمان، آقا وحيد، كه الان برادر عزيز من هست، در سال 57 و 58 سهچهارساله بود. ايشان گوشي افاف را برميداشت، مثل تلفن با آقاجانش خيالي حرف ميزد. […]