آرشیو

تقلای هدایت

تقلای هدایت

9 اردیبهشت 1402

شهید شاه‌آبادی دنبال این بود که ببیند چه کسی کمک می‌خواهد؛ چه کسی محتاج است؛ هر کمکی که می‌خواهد باشد: فکری، مادی یا معنوی. کمک می‌کردند تا بتوانند با افراد ارتباط برقرار کنند و آنان را آگاه کنند. حاج‌آقا پیش کسانی و به جاهایی می‌رفتند که وقتی خودشان می‌گفتند كه کجا‌ها رفته‌‌اند ما خجالت می‌کشیدیم! […]

تنها کسی که باقی مانده

تنها کسی که باقی مانده

9 اردیبهشت 1402

در یک مهمانی مشکی پوشیده بودم. صاحبخانه گفت: «چرا مشکی پوشیدی؟» گفتم: «پدرم و پسرم تازه از دنیا رفته‌اند. خیلی برایم عزیز بوده‌اند…» تا این حرف را زدم، حاج‌آقا گفتند: «ناشکری نکنید!» طوری صحبت می‌کردند انگار خودشان فهمیده بودند که باز هم قرار است داغدار شوم. من هم خیلی ضربه خورده بودم و تنها بودم. […]

کم خوری. کم خوابی. پرکاری

کم خوری. کم خوابی. پرکاری

9 اردیبهشت 1402

در ماه مبارک رمضان، همیشه وقتی نماز می‌خواندند، افطار می کردند و شروع به مطالعه می‌کردند تا سحر. آن وقت می‌گفتند : «دیر شد! الان اذان می‌گويند». بلند می‌شدم و برای سحر آماده می‌شدم. ایشان کم می‌خوابیدند و در مقابل خیلی پُرکار بودند، خیلی هم کم غذا می‌خوردند و این عادات را از اوّل داشتند. […]

باغ خانه

باغ خانه

9 اردیبهشت 1402

زندگی خوش و بامحبتی برای ما درست كرده بودند. انگار خانه برای ما باغ بود؛ يعنی هر كجا كه می‌رفتيم بلافاصله دلم می‌خواست به منزل خودمان برگردم. هميشه در نشاط بودند. جوری برای ما جا انداخته بودند كه نماز شب را راحت می‌خوانديم. گرچه برايمان مشكل بود يا اينكه خسته بوديم، باز نماز شب را […]

آخرین‌ها

آخرین‌ها

9 اردیبهشت 1402

یک ساعت مشخصی قرار بود به جبهه بروند. اين بار پسرشان، آقامسعود، را هم با خودشان می‌بردند. آن ساعتی كه قرار بود بروند كمی جلوتر افتاده بود. زنگ زدند به ايشان كه پرواز جلو افتاده. اين شد که كمی كارهايشان به هم خورده بود. پاسدارشان هم نيامده بود و من دور و برشان راه می‌رفتم […]

احترام نام

احترام نام

9 اردیبهشت 1402

ایشان از اول من را با لفظ خانم صدا می‌کردند و من هم متقابلاً ایشان را آقا صدا می‌کردم. اما بعدها  به زبان بچه‌ها که آقاجون صدا می‌کردند من هم آقاجون می‌گفتم و ایشان همچنان خانم می‌گفتند. اگر کسی من را به اسم صدا می‌کرد، ناراحت می شدند. با وجود این‌که من سنی نداشتم که […]

خواب بیداری ست، اگر با دانش است

خواب بیداری ست، اگر با دانش است

9 اردیبهشت 1402

شهید شاه‌آبادی زمانی که خیلی از کار خسته می‌شدند، وقتی را قرار می‌دادند که بنشینند اخبار گوش کنند یا نوار گوش کنند یا به درس بچه‌ها می‌رسیدند. به بچه‌ها می‌گفتند شما بگویید تا من بشنوم، و همان زمان گوش می‌دادند و تا آنجا که درست می‌گفتند ایشان خواب بودند؛ همین که غلط می‌گفتند، آقا متوجه […]

هدایت با چاشنی خانواده

هدایت با چاشنی خانواده

7 اردیبهشت 1402

زندگی مبارزان سیاسی همواره نشیب و فراز فراوانی دارد. این لازمه رسیدن به اهدافی است که رسیدن به آن‌ها به‌سادگی میسر نمی‌شود. در این بین آنچه شاید بیش از هر چیز اهمیت دارد، همراهی اطرافیان و اعضای خانواده است. چرا که بدون همراهی آن‌ها، حرکت کند و سخت می‌شود و گاه غیر ممکن. از این […]


Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/h200650/domains/shahidshahabadi.ir/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/home/left-main/ads-panel.php on line 5