آرشیو

صبر تبلیغ

صبر تبلیغ

20 اردیبهشت 1402

در تبعید به بانه، همان یک ماه اول یادم هست سراغ مسجد محل را گرفتند. مسجد درش بسته بود. با زحمت بعد از دو روز سختی در مسجد را باز کردیم. دیدم که مسجد خاک خالی، کف آن پر از دست‌انداز است و قسمتی که می‌خواهیم نماز بخوانیم و احتیاط می‌کنیم، آنقدر صاف و مسطح […]

شهیدی بر قله

شهیدی بر قله

20 اردیبهشت 1402

شهید نسبت به ورزش و كوهنوردی و نسل جوان خیلی اهمیت می‌داد. دلایلش هم مشخص است؛ چون فضای كوه و دشت و دمن یا سختی‌هایی كه آدم در مسیر كوهنوردی متحمل می‌شود و عظمت خلقت الهی در خصوص طبیعت و كوه و دشت، باعث می‌شد كه هم ورزش تحقق پیدا می‌كرد و هم شهید در […]

شاه‌پرست سگ‌پرست!

شاه‌پرست سگ‌پرست!

20 اردیبهشت 1402

بعد از تظاهراتی که برای استقبال از شهید شاه‌آبادی راه انداختیم، ما را گرفتند و بردند کلانتری. افسر نگهبان به ایشان گفت: «اسم­تان؟» حاج‌آقا جوابی ندادند. دوباره پرسید. باز هم چیزی نگفتند. رادیوی روی میز افسر روشن بود و داشت موزیک پخش می­‌کرد. او از آقا پرسید: «چرا اسمت را نمی‌­گویی؟» گفتند: «چون می­‌خواهم تنفرم […]

شاکر نعمت‌های الهی

شاکر نعمت‌های الهی

20 اردیبهشت 1402

شهید شاه‌آبادی به اسراف نكردن مقيد بودند و مي‌گفتند بايد از تشريفات گريزان باشيم. البته اين‌ها را تحميل نمي‌كردند که پذيرشش برايمان سخت باشد، بلكه طوري آن را براي ما حلّاجي مي‌كردند كه وظيفۀ ما است و بايد در مقابل نعمت‌هاي خداوند اين‌گونه باشيم؛ يعني براي ما حقيقت را مي‌شكافتند كه خودمان مايل مي‌شديم اين […]

سعادتی که نصیب شهید شد

سعادتی که نصیب شهید شد

17 اردیبهشت 1402

شهید شاه‌آبادی در مرتبه اعلایی از ایمان و علم و جهاد قرار داشتند و در رابطه با جهاد هم عجیب بودند؛ چه در تهران با تشکیل کمیته و سرپرستی بسیجیان، چه وقتی جنگ شروع شد. اصلاً نمی‌شد که یکی دو روز وقت داشته باشند و سر از جبهه درنیاورند. حتی وقتی سوریه رفته بودیم، ایشان […]

سرگشتگی مجنون

سرگشتگی مجنون

17 اردیبهشت 1402

در تنگنای غروب و با وجود صدای غرش توپ‌های دشمن که در اطراف ما به زمین می‌خورد، صحنه‌ای ایجاد شد که بد نیست در این خاطرات ضبط شود. وقتی ایشان را در عبا گذاشتند، یک طرف را آقای چمران و طرف دیگر را فرزندشان گرفتند و حرکت کردیم. تقریباً هوا تاریک بود و خیلی ناراحت […]

خلاصه سخنان آیت‌الله مشکینی در دیدار با خانواده شهید شاه‌آبادی

خلاصه سخنان آیت‌الله مشکینی در دیدار با خانواده شهید شاه‌آبادی

17 اردیبهشت 1402

بسم الله الرحمن الرحیم. از شما منسوبین برادر عزیز، شهید شاه‌آبادی، که خداوند ان‌شاءالله روحش را متعالی بفرماید، تقدیر و تشکر می­کنم که اظهار محبت کردید و به اینجا تشریف آوردید. ایشان سابقاً در قم تشریف داشتند. خیلی نسبت به ما اظهار لطف داشتند. من نزد ایشان می­رفتم و ایشان هم نزد من می‌­آمدند و […]

رنج‌های رستم‌آبادی

رنج‌های رستم‌آبادی

17 اردیبهشت 1402

مادر ما سخت می‌گرفت. هر بار که آقاجون از زندان بیرون می‌آمدند، تمام تلاشش را می‌کرد که دیگر آقاجون به آن مسجد نرود. یکی به این خاطر که پر از ساواکی بود؛ حرف می‌زدی، بلافاصله دست ساواکی بود. از طرف دیگر میان مریدها و مسجدی‌ها، خیلی آدم‌های علیه‌السلامی هم پیدا نمی‌شد. آقاجون می‌رفتند زندان، یک […]

دو لقمه غذا بدون تلفن

دو لقمه غذا بدون تلفن

17 اردیبهشت 1402

زمان انقلاب حاج‌آقا خیلی تلاش می‌كردند و نسبت به رزمنده‌ها حساس بودند و برابرشان احساس شرم و مسئوليت می‌كردند، جوری كه آدم متحير می‌شد. ايشان در شبانه‌روز يكی دو ساعت می‌خوابيدند و در خانه تلفنی هميشه در دسترس بقيه بودند. مثلاً می‌خواستيم با هم غذا بخوريم اما تلفن اجازه نمی‌داد، يک‌بند زنگ می‌زد. ‌يک بار […]

دغدغه جوان

دغدغه جوان

17 اردیبهشت 1402

مرحوم شهید شاه‌آبادی در دوران انقلاب و مبارزه بسیار حساس بود و تمام جهات را در نظر داشت. حتی شبی آمدند در مدرسه عالی شهید مطهری، در جامعه وعاظ شركت كردند و پیشنهاد دادند كه اگر این جامعه مجالسش را، كه شب‌های سه‌شنبه در همان مكان ولی‌آباد بود، تشكیل بدهد، یک مقدار به یکدیگر نزدیك […]


Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/h200650/domains/shahidshahabadi.ir/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/home/left-main/ads-panel.php on line 5