آرشیو

خانۀ مهربانی‌ها

خانۀ مهربانی‌ها

17 مهر 1402

مرحوم شهید شاه‌آبادی خیلی رفتار عاطفی و دوستانه‌ای با خانواده داشتند. بچه‌های ایشان عاشقانه پدر را دوست داشتند. پدر هم علاقۀ عجیبی به فرزندان داشتند. ایشان بسیار سعی داشت بتواند درباره مسائل علمی درس و مشق بچه‌ها، با وجود گرفتاری‌های قبل از انقلاب و مسئولیت‌های بعد از انقلاب، راهنمایی بکند. همسر ایشان در دستگیری‌ها و […]

در کتاب شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه‌آبادی به روایت اسناد ساواک

در کتاب شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه‌آبادی به روایت اسناد ساواک

4 تیر 1402

تولد، تحصیلات و ازدواج شهید حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی شاه‌آبادی در شهریور سال 1309 در قم و در بیت فقاهت و عارف کامل، مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ محمدعلی شاه‌آبادی (ره) – استاد عرفان امام خمینی (ره) – به دنیا آمد. هنگامی که آیت‌الله‌العظمی شاه‌آبادی (ره) به سال 1314 به تهران مهاجرت نمود، فرزند چهارساله […]

تبلور احساس و ایمان در میان نامه زندانی‌های در بند ساواک

تبلور احساس و ایمان در میان نامه زندانی‌های در بند ساواک

4 تیر 1402

اسناد ساواک را که ورق می‌زنیم، نامه‌ای توجه‌مان را به خود جلب می‌کند؛ نامه‌ای که «شهید آیت‌الله شاه‌آبادی» از تبعیدگاه خود، شهرستان بانه، خطاب به پسر بزرگش نوشته است. دلتنگی را می‌توان در این نامه دید، اما بیشتر از دلتنگی، صلابت و استواری مشاهده می‌شود. ایمان نهفته در تک‌تک جملات این نامه، شورانگیز و غرورآفرین […]

همه‌جا می‌شود از یار سخن گفت

همه‌جا می‌شود از یار سخن گفت

17 خرداد 1402

در رابطه با سفرهای تبلیغاتی که ایشان داشتند نکتۀ جالبی هست که شما باید بدانید؛ این‌که ایشان در زمان حکومت پهلوی به شهرستان بانه تبعید شدند و در مدارک ادارۀ امنیتِ زمانِ شاه، ساواک، عنوان شده ایشان به دلیل اخلال در امنیت اجتماعی به منطقه بانه، یک منطقه سنی‌نشین، تبعید شدند؛ اما ایشان با وجود […]

بچه‌هایی که منحرف نشدند

بچه‌هایی که منحرف نشدند

8 خرداد 1402

من کمتر دیدم روحانیانی که در راه مبارزه بودند و بچه‌هایشان دچار انحراف نشده بودند، ولی در بیت ایشان چنین چیزی اتفاق نیفتاد و الحمدالله تمامی بچه‌ها همان خط فکری ایشان را دنبال کردند و الحمدلله این راه را ادامه می‌دهند. به تربیت فرزندان‌شان خیلی اهتمام داشتند. با اینکه زندان‌های متعدد و تبعیدهای متعدد می‌رفتند، […]

مادر شوهر

مادر شوهر

31 اردیبهشت 1402

رابطه‌ام با يوماجون، مادرشوهرم، خیلی خوب بود. ما با هم زندگی می‌کردیم و مسئله‌ای هم در زندگی‌مان نداشتیم. با این‌که اوایل، این‌ها خیلی پُر رفت‌وآمد بودند و ماه رمضان تمام فامیل‌هایشان به منزل ما در قم می‌آمدند، من بچۀ کوچک داشتم و خرجمان یکی بود، اصلاً برایم این رفت‌و‌آمدها مسئله نبود؛ آنقدر که وقتی الآن […]

فعالیت‌های تبعیدی

فعالیت‌های تبعیدی

30 اردیبهشت 1402

از  اهدافی که ساواک داشته برای تبعید ایشان، این بوده که از فعالیت‌های ایشان جلوگیری بکند؛ به لحاظ اینکه مردمی که در آن دیار بودند، سنی‌مذهب بودند و فکر می‌کردند افکارشان نمی‌تواند در آن منطقه نفوذ داشته باشد. ولی بعد از مدتی که می‌گذرد، ساواک عکس مطلبی که جزء هدف‌هایش بوده می‌رسد. می‌بیند بسیاری از […]

فساد شاهان و ذلت عزیزان

فساد شاهان و ذلت عزیزان

30 اردیبهشت 1402

گاهی از آزادی تا اسارت بعدی، یک زمان بسیار کوتاه می‌گذشت. در همان مدت کم، ایشان عنصری فعال بودند که خودشان را وقف مبارزه علیه ظلم کرده بودند. اگرچه گاهی اوقات می‌گفتند: «ما آ‌ن موقع که مبارزه می‌کردیم، می‌دانستیم پیروزی در کار است و وعدۀ خدا حق است؛ ولی باور نمی‌کردیم پیروزی به این زودی […]

صبرهای همسر

صبرهای همسر

20 اردیبهشت 1402

من اصلاً به طور مستقیم با آقازاده‌شان، همسر فعلی‌ام، ارتباط نداشتم. فقط ارتباط من با خود شهید شاه‌آبادی و با زهرا خانم و مادرجان به طور مستقیم بود. من هم شیفته اخلاقیات و صبر حاج‌خانم بودم. ایشان خیلی سختی و مشقت کشیدند. دیدم که هر روز حاج‌آقا از منزل می روند، دیگر امیدی به بازگشت […]

صبر تبلیغ

صبر تبلیغ

20 اردیبهشت 1402

در تبعید به بانه، همان یک ماه اول یادم هست سراغ مسجد محل را گرفتند. مسجد درش بسته بود. با زحمت بعد از دو روز سختی در مسجد را باز کردیم. دیدم که مسجد خاک خالی، کف آن پر از دست‌انداز است و قسمتی که می‌خواهیم نماز بخوانیم و احتیاط می‌کنیم، آنقدر صاف و مسطح […]


Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/h200650/domains/shahidshahabadi.ir/public_html/wp-content/themes/dana/inc/template/home/left-main/ads-panel.php on line 5