مگر این خواهران قهرمان ما نبودند که در نظام گذشته برای تهیة یک وسیلۀ آرایش، یک زیور، النگو، دستبند و گوشواره چه رنجهای سنگینی را پشت سر میگذاشتند؟ چقدر از حلقوم خودش و شوهرش و فرزندانش، همة اقوامش میزد تا بتواند یکچنین زیوری را تهیه کند. احیاناً چه درگیریها در داخل زندگیاش میشد. چهقدر منجر […]
مگر این خواهران قهرمان ما نبودند که در نظام گذشته برای تهیة یک وسیلۀ آرایش، یک زیور، النگو، دستبند و گوشواره چه رنجهای سنگینی را پشت سر میگذاشتند؟ چقدر از حلقوم خودش و شوهرش و فرزندانش، همة اقوامش میزد تا بتواند یکچنین زیوری را تهیه کند. احیاناً چه درگیریها در داخل زندگیاش میشد. چهقدر منجر به طلاق و طلاقکشی و از هم پاشیدن و به هم خوردن نظام زندگی میشد.
چگونه شده است که این خواهر قهرمان من، نهتنها عزیزترین شیرة جانش، آن جوانش، آن جگرگوشهاش را در جلوی چشمش میبیند که در نظام طغیانگر صدامیان به خاک و خون کشیده میشود، پیکر پاک و مقدسش هر روز سرزمین مملکت ما را گلگون میکند؛ بلکه آخرین ثمرات زندگیاش، تمام رنجهای سالهای گذشتهاش را امروز خالصانه و مخلصانه و عاشقانه در طبق اخلاص میگذارد و به پیشگاه انقلاب و به آن رزمندگان عزیز اهدا میکند؟ چه شد؟ این زن همان زن پنج سال و ده سال قبل است؟
دشمن از این حیث میترسد. وحشت از این حرکت میکند. و عجیب است برای کوبیدن این حرکت متوسل به خشونتهای ابلهانهای شده است که در طول تاریخ نشان داده است که طبقة توحیدی را همین فشارها هم مقتدر کرده، هم منسجم کرده، هم تا کنون مقاوم و استوار.
بخشی از سخنرانی شهید شاهآبادی در خصوص تأثیر تفکر اسلامی بر پیروزی انقلاب اسلامی
نظرات