ايشان به ساختن نسل جوان بسيار بسيار اهتمام داشتند. هميشه سعي داشتند جوانترها را به مسجد جذب كنند. علاقۀ وافر ايشان به مطالعه براي من خيلي جالب بود. زماني كه ايشان به کمیته تشريف ميآوردند و من در خدمت ايشان بودم، حتي موقعي كه ايشان ميخواست بخوابد، ميگفتند اين كتاب را شما برای من بخوان. […]
ايشان به ساختن نسل جوان بسيار بسيار اهتمام داشتند. هميشه سعي داشتند جوانترها را به مسجد جذب كنند. علاقۀ وافر ايشان به مطالعه براي من خيلي جالب بود. زماني كه ايشان به کمیته تشريف ميآوردند و من در خدمت ايشان بودم، حتي موقعي كه ايشان ميخواست بخوابد، ميگفتند اين كتاب را شما برای من بخوان. با خواندن كتاب ايشان به خواب ميرفت. قبل از خواب هم تأكيد ميكرد كه حتماً بيسيم بالاي سر من روشن باشد و تلفن را كسي حق نداشت از پريز بكشد. حتي يك آيفون هم مستقيم از محل کار كشيده بودند در اتاق خودشان. برای این بود كه اگر كار ضروري بود، با آيفون به ايشان اطلاع بدهند و آيفون ايشان را از خواب بلند كند تا ايشان بتوانند براي كسي كاري انجام بدهند.
راوی: کامران کیقبادی
نظرات