گاهی از آزادی تا اسارت بعدی، یک زمان بسیار کوتاه میگذشت. در همان مدت کم، ایشان عنصری فعال بودند که خودشان را وقف مبارزه علیه ظلم کرده بودند. اگرچه گاهی اوقات میگفتند: «ما آن موقع که مبارزه میکردیم، میدانستیم پیروزی در کار است و وعدۀ خدا حق است؛ ولی باور نمیکردیم پیروزی به این زودی […]
گاهی از آزادی تا اسارت بعدی، یک زمان بسیار کوتاه میگذشت. در همان مدت کم، ایشان عنصری فعال بودند که خودشان را وقف مبارزه علیه ظلم کرده بودند. اگرچه گاهی اوقات میگفتند: «ما آن موقع که مبارزه میکردیم، میدانستیم پیروزی در کار است و وعدۀ خدا حق است؛ ولی باور نمیکردیم پیروزی به این زودی باشد. فقط احساس وظیفه میکردیم. و بر اساس احساس وظیفه کار میکردیم. ما مأمور به تکلیف بودیم، مأمور به نتیجه نبودیم. ما موظف بودیم که علیه شاه مبارزه کنیم.» تعبیر ایشان این آیه بود که همیشه بر منبرهاشان تکرار میکردند:
إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً[1]
شاهان هر کجا که قدم بگذارند فساد میکنند و عزیزان آن قوم را ذلیل میکنند
شما ببینید مراجع تقلید ما، که باید از بالاترین عظمت در جامعۀ اسلامی برخوردار باشند، تبعید میشوند؛ علمای تراز اول مملکت زندانی میشوند؛ افرادی از علما و حوزه زیر شکنجه شهید میشوند، مثل شهید آیتالله سعیدی و شهید آیتالله غفاری. اینها مصداق بارز و اتم آیه هست.
راوی: حجتالاسلام سعید شاهآبادی
[1] نمل 34
نظرات