بسم الله الرحمن الرحیم. از شما منسوبین برادر عزیز، شهید شاهآبادی، که خداوند انشاءالله روحش را متعالی بفرماید، تقدیر و تشکر میکنم که اظهار محبت کردید و به اینجا تشریف آوردید. ایشان سابقاً در قم تشریف داشتند. خیلی نسبت به ما اظهار لطف داشتند. من نزد ایشان میرفتم و ایشان هم نزد من میآمدند و […]
بسم الله الرحمن الرحیم. از شما منسوبین برادر عزیز، شهید شاهآبادی، که خداوند انشاءالله روحش را متعالی بفرماید، تقدیر و تشکر میکنم که اظهار محبت کردید و به اینجا تشریف آوردید. ایشان سابقاً در قم تشریف داشتند. خیلی نسبت به ما اظهار لطف داشتند. من نزد ایشان میرفتم و ایشان هم نزد من میآمدند و رفت و آمد داشتیم. در اینجا یک مسئله به طور کلی مربوط به خود اوست که از دنیا رحلت کرده و به شهادت و مقام عالی رسیده است، او کجا میرود؟ چطور میشود؟ زندگیاش چگونه است و اینها، آنطور که آیات و روایات به ما خبر داده است، به چه صورت است؟ یک مسئله هم مربوط به بازماندگان است و مربوط به آنهایی که ماندهاند.
از کابوس به رؤیا
اما راجع به آن شخصی که از دنیا میرود. او تقریباً مثل یک آدمی است که در یک خواب ناراحتکنندهای بوده است و خواب میدیده که فرضاً حیواناتی به او حمله کردهاند یا مثلاً داخل آب افتاده و دارد خفه میشود و بسیار ناراحت است و یک دفعه از خواب بیدار میشود و میبیند که آن خواب واقعیت نداشته است و در واقع، خواب و خیال بوده است. و در نتیجه وقتی از خواب بیدار شد، خیلی خوشحال میشود که این ناراحتیهایش برطرف شده است و آسوده میشود و خودش را در یک جوّ آرام و آسوده میبیند.
مرگ تنها فاصله تا وعدهها
عالم آخرت بر طبق آنچه که در آیات و روایات آمده و عالم دیگر، یعنی این دنیا، چنین وضعی دارند. یعنی انسانی که با خدا رابطه دارد، مثل این شهید، وقتی این انسان شهید میشود و به عالم دیگر میرود، یک دفعه چشمانش را باز میکند و میبیند که در یک اجتماع بسیار عظیم است و خوشحال و راحت. دوستانش به سراغش میآیند و کسانی که مقامی دارند و از دنیا رفتهاند، به سراغش میآیند و خودش را در یک عالمی میبیند که انگار قبلاً در همان خواب رنجآور بوده و یکمرتبه بیدار شده است و آرزو میکند که ای کاش زودتر به اینجا میآمدم. امام صادق علیهالسلام میفرماید: فاصله شما با آن وعدههایی که ما به شما میدهیم، فقط همین مرگ است. وقتی که مرگ آمد و شما چشم از این جهان بستید و چشمتان به عالم دیگر گشوده شد، همه وعدههای ما را به رأیالعین خواهید دید. و من مطمئنم که این شهید بزرگوار از آنهایی بود که به محض اینکه چشم از این دنیا بست، با شهدا و بزرگان و دوستانشان مثل مرحوم مطهری، مرحوم بهشتی، و بالاتر از اینها، شهدای کربلا و امثال اینها در یک محیط قرار گرفته است و خوشی و سعادت او الحمدلله شروع شده است.
مردگان زنده
و باز در روایت هست کسانی که اعمال خیر دارند، وقتی از دنیا میروند، آنها وضعشان با بقیه مردهها تفاوت دارد. بعضیها وقتی مردند، همانجا در قبر هستند و روحشان هم همانجاست تا عالم قیامت و بعضیها هم وقتی مردند، اگر اعمالشان خوب نباشد، قبرشان تنگ است و ناراحت هستند. اما اگر کمی اعمالشان خوب باشد، در همان قبر مثل یک اتاقی به آنها میدهند و میگویند همینجا بنشین تا بیاییم به سراغت، و بعد از مدتی میبیند قیامت شده و آمدند سراغش؛ اما آنها که مقامشان بالاتر است، به آنها اجازه میدهند که بیاید محیط خودش را و خانه و زندگیاش را ببیند. اگر دید که در محیط خانوادهاش کار خیر انجام میدهد، خوشحال و مسرور میشود و دوباره برمیگردد. بهعلاوه، به این افراد اجازه داده میشود که از وضع دنیا هم مطلع بشوند و هر فردی که بمیرد و انسان خوبی باشد میرود آنجا و آنها را از وضع دنیا و اموری که پس از آنها واقع شده مطلع میکند.
از حضرت امیر علیهالسلام روایت شده وقتی که ایشان از جلوی قبرستانی رد میشدهاند، میایستادهاند و مدت مدیدی نگاه میکردند. راوی و اصحاب حضرت از ایشان میپرسند که به چه چیز نگاه میکنید؟ حضرت میفرمایند من میبینیم که آنها دور هم دستهدسته نشستهاند و با هم صحبت میکنند و مشغول گفتن و خندیدن و خوشی، و راضی هستند تا آن وقتی که قیامت برپا میشود. این وضع کسی است که از این دنیا رفته و اعمالش خوب بوده است. و من مطمئن هستم که انشاءالله روح مقدس ایشان در کمال راحتی و خوشی در جوار رحمت خداوندی بر طبق آیه شریفه قرآن به سر میبرد و کسی که شهید شده است، از گناهانش هم خاطرجمع است که اگر هم گناهی داشته، دیگر مؤاخذه نمیشود.
جشن جای عزا
اما مطلبی که مربوط به بازماندگان شهداست، این است که آنها بدانند که شهدا در چه حالی هستند. از مرحوم شهید ثانی نقل شده است که اگر بازماندگان شهدا بدانند که شهدا در چه وضعی هستند، به جای اینکه برای آنها مجلس ترحیم بگیرند مجلس جشن میگیرند و خوشحال میشوند، ولی ما متأسفانه درک نمیکنیم و ایشان هم وضعشان همینطور است؛ چون ایشان تا حدی که من میدانم مردی بودند پاکیزه و زاهد و باتقوا و متعهد. روایت هست که وقتی کسی میمیرد و مردم دورش جمع میشوند گریه میکنند، حضرت عزرائیل میآید به یکیک اینها میگوید او مرد و رفت و من به سراغ یکیک شما خواهم آمد. شما به فکر خودتان باشید و لازم نیست برای او گریه کنید.
لذا شما برادران و خواهران محترم خیلی به فکر خودتان باشید و مواظب حال خودتان باشید. انشاءالله کاری بکنید که پیش خدا مقامی داشته باشید. در روایت آمده است که اگر عالمی از دنیا برود، در اسلام شکافی پیدا میشود که درستشدنی نیست، مگر از خانواده و اولاد او یک عالم دیگری خداوند توفیق دهد که این شکاف را جبران کند. بحمدالله ایشان فرزندانی دارند، آقازادههایی دارند و خداوند الحمدالله نعمت داده است. امیدوارم انشاءالله خداوند توفیق بدهد به همه شما و بهترین خدمتها را برای اسلام انجام بدهید و قلبتان انشاءالله با خدا باشد و دعا کنید که انشاءالله خداوند این خونها را بهزودی به ثمر برساند و لشکر این اسلام پیروز شوند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
نظرات