زمانی كه انقلاب پیروز شد و مردم ریختند پادگانها را گرفتند، خیلی از اسلحهها وحتی اسباب و اثاثیه پادگانها را بردند. این اسلحهها كه به دست مردم افتاده بود، بعضیها سوءاستفاده میكردند. مخصوصاً در منطقه شمیرانات یادم است كه برخی افراد منتصب به رژیم، این اسلحهها را برمیداشتند و شبها تیراندازی میكردند؛ با ژ3 یا […]
زمانی كه انقلاب پیروز شد و مردم ریختند پادگانها را گرفتند، خیلی از اسلحهها وحتی اسباب و اثاثیه پادگانها را بردند. این اسلحهها كه به دست مردم افتاده بود، بعضیها سوءاستفاده میكردند. مخصوصاً در منطقه شمیرانات یادم است كه برخی افراد منتصب به رژیم، این اسلحهها را برمیداشتند و شبها تیراندازی میكردند؛ با ژ3 یا كلاشنیكف. باعث سلب آسایش مردم شده بودند. از مرحوم شهید شاهآبادی خواهش شده بود كه تشریف بیاورند و یك جلسه توجیهی برای تنویر افكار عمومی بگذارند.
اولین خاطره من از اینجا شروع شد كه ایشان ضمن سخنرانی، كلمه جالبی فرمودند كه آنجا برای مردم جا افتاد كه نباید از این اسلحهها سوءاستفاده شود. دستی به محاسنشان كشیدند، به همین طریق گفتند: «ای مردم! شما مؤمنید، متدینید، این حنایی كه الآن به ریش من هست، می دانید حنای چه زمانی است؟ این حنا، حنای آریامهری است. آیا باید من این را دور بریزم؟ آیا باید نابودش كنم یا باید از آن استفاده كنم؟ الآن این اموال بیتالمال است؛ این فشنگها كه شما شبها خانه مردم را به تیر میبندید. آیا كار درستی است؟ فكر نمیكنید این اسلحهها و این مهمات یك روزی به دردمان بخورد؟»
راوی: محمد آقامحسنی – شاگرد شهید
نظرات