شهید بزرگوار حاج شیخ مهدی شاهآبادی که با این مطلب در صدد بیان دورنمایی از شرح زندگانی آن شهید عالیقدر هستیم، فرزند مرحوم آیتاللهالعظمی میرزا محمدعلی شاهآبادی است. جدّ این شهید بزرگوار، مرحوم میرزا محمدجواد بیدآبادی اصفهانی، از علمای اعلام اصفهان و شاگرد فقیه اعظم صاحب جواهر بوده است. آن مرحوم، نظر به اینکه در […]
شهید بزرگوار حاج شیخ مهدی شاهآبادی که با این مطلب در صدد بیان دورنمایی از شرح زندگانی آن شهید عالیقدر هستیم، فرزند مرحوم آیتاللهالعظمی میرزا محمدعلی شاهآبادی است. جدّ این شهید بزرگوار، مرحوم میرزا محمدجواد بیدآبادی اصفهانی، از علمای اعلام اصفهان و شاگرد فقیه اعظم صاحب جواهر بوده است. آن مرحوم، نظر به اینکه در امر به معروف و نهی از منکر، متسلم بود و در اصفهان حدود جاری میکرد، از جانب ناصرالدین شاه قاجار به تهران احضار شد. بعد از شش سال به اصفهان بازگشت و در سال 1312ق در همان اصفهان بدرود حیات گفت.
فرزندان آن مرحوم چند نفر بودند؛ از جمله مرحوم آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی که ایشان دروس خودشان را در ایران و تهران نزد میرزای جلوه، میرزا هاشم اشکوری و مرحوم آیتالله میرزا حسن آشتیانی تکمیل کردند و بعد برای تکمیل آن به نجف اشرف رفتند. در درس خارج فقه و اصول آیتالله آخوند خراسانی و شریعت اصفهانی شرکت کردند. بعد از رحلت مرحوم آیتالله آخوند خراسانی به سامرا رفتند و در سامرا از محضر مرحوم آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی استفاده کردند و بعد به ایران برگشتند. مدتی در اصفهان بودند و بعد آمدند به تهران، در محله شاهآباد تهران سکونت اختیار کردند. بنابراین ایشان اصلاً اصفهانی بوده، ولی بهواسطه اقامت در محله شاهآباد تهران معروف شدند به شاهآبادی.
این مرحوم در همان اوایل حکومت رضاخان، در امر به معروف و نهی از منکر چنان اصرار داشت که عدهای از علمای تهران را جمع کرد و گفت که برای اعتراض به کارهای رضاخانی برویم به حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) و به عنوان اعمال رضاخان متحصن شدند. حدود 70 نفر آمادگی خود را اعلام داشتند، ولی روزی که ایشان آماده شد برود به حضرت عبدالعظیم، غیر از دو نفر کسی برای ایشان باقی نماند. در آنجا هم ایشان مشغول مبارزه با رضاخان شدند و در برابر کارهای رضاخان ایستادگی میکرد. مرحوم امام خمینی رضواناللهعلیه که شاگرد خاص ایشان بودند، در یکی از بیانات خودشان میفرمایند که مرحوم آیتالله شاهآبادی علاوه بر آنکه یک فقیه و عارف کامل بودند، یک مبارز به تمام معنا بودند.
راوی: حجتالاسلام علی دوانی
نظرات