در شهرستان محل تولد حضرت امام، خمین، روحانی بزرگواری بود که ظاهراً سن ایشان هم از سن امام بزرگتر بود. مسائلی آنجا اتفاق افتاده بود که هیچکس نتوانسته بود حل بکند. به اتفاق شهید شاهآبادی رفتیم به شهرستان خمین و در سر راه قبل از اینکه به شهرستانهای خمین برسیم، در اراک، در پادگان های […]
در شهرستان محل تولد حضرت امام، خمین، روحانی بزرگواری بود که ظاهراً سن ایشان هم از سن امام بزرگتر بود. مسائلی آنجا اتفاق افتاده بود که هیچکس نتوانسته بود حل بکند. به اتفاق شهید شاهآبادی رفتیم به شهرستان خمین و در سر راه قبل از اینکه به شهرستانهای خمین برسیم، در اراک، در پادگان های سپاه و در پادگانهای ارتش سخنرانی داشتند. آقای شاهآبادی چندین جلسه در منزل آن روحانی بزرگوار صحبت کرد. ظاهراً ایشان قبول نمیکردند و آقای شاهآبادی ایشان را به منزل خودشان آوردند و چند وقتی مهمان آقا بودند و بالاخره آقا ایشان را مجاب کرده بودند، در حالی که خیلی از مقامات کشور نتوانسته بودند ایشان را مجاب بکنند. آقا این هنر را داشت که این روحانی بزرگواری را که حداقل پنجاه یا چهل سال از آقای شاهآبادی بزرگتر بود نسبت به انقلاب و امام پذیرا کند.
راوی: کامران کیقبادی (شاگرد شهید)
نظرات