بعد از پیروزی انقلاب به واسطۀ فعالیتهایی كه مرحوم شهید شاهآبادی داشتند، مسجد ما معروف به دهكده انقلاب شمیران شد. سابقه آشنایی من با مرحوم آقای شاهآبادی به سالهای 51-1350 برمیگردد. آنزمان من حدوداً بیستسال سن داشتم. پیش از شهید شاهآبادی مرحوم حاج شیخ آقا محمدتقی رستمآبادی امام جماعت مسجدمان بود. ایشان یكی از نوادگان […]
بعد از پیروزی انقلاب به واسطۀ فعالیتهایی كه مرحوم شهید شاهآبادی داشتند، مسجد ما معروف به دهكده انقلاب شمیران شد. سابقه آشنایی من با مرحوم آقای شاهآبادی به سالهای 51-1350 برمیگردد. آنزمان من حدوداً بیستسال سن داشتم. پیش از شهید شاهآبادی مرحوم حاج شیخ آقا محمدتقی رستمآبادی امام جماعت مسجدمان بود. ایشان یكی از نوادگان مرحوم شیخ رستمآبادی از مبارزان صدر مشروطیت بود. پس از درگذشت ایشان معتمدان و جوانهای پیش از انقلاب اهتمام داشتند كه حتماً یك شخصیت انقلابی برای اقامه نماز به مسجد ما بیایند. در یكی از روزهای زمستان بهمن 50 یا 51 بود كه در منزل مرحوم حاج محمدحسن نوریان، یكی از كسبه و مسجدیهای محل، جلسهای برگزار شده بود. دقیقاً یادم هست كه زیر كرسی نشسته بودیم و جوانهایی كه تشریف داشتند، آقایان سید عباس طباطبائی، سید ابوالحسن طباطبائی، ودادی تشریف داشتند و آقای شاهآبادی شروطش را برای اینكه در مسجد ما بیایند در میان گذاشتند. این شرطها توسط برادرانی كه ذكر كردم پذیرفته شد و ایشان نماز جماعت را در مسجد ما به پا میداشتند. من افتخار این را داشتم كه در همان جوانی در خدمت ایشان باشم و در مسجد حضور داشته باشم. این آشنایی ما تا تقریباً 48 ساعت قبل از شهادت ایشان ادامه داشت.
راوی: کامران کیقبادی
نظرات