من چون به دلایلی ارتباطات خانوادگی هم با این شهید داشتم، میدیدم با فرزندان خودش هم مثل جوانان جامعه رفتار عاطفی، تربیتی و قرآنی دارد. هر شب كه شهید میخواستند استراحت كنند، یكی از فرزندانشان مسئولیت داشت كه در كنار ایشان بنشیند و آنقدر قرآن تلاوت كند تا شهید با صدای قرآن خوابشان ببرد. بعد […]
من چون به دلایلی ارتباطات خانوادگی هم با این شهید داشتم، میدیدم با فرزندان خودش هم مثل جوانان جامعه رفتار عاطفی، تربیتی و قرآنی دارد. هر شب كه شهید میخواستند استراحت كنند، یكی از فرزندانشان مسئولیت داشت كه در كنار ایشان بنشیند و آنقدر قرآن تلاوت كند تا شهید با صدای قرآن خوابشان ببرد. بعد از بیدار شدن برای نماز صبح و اقامه جماعت با همان فرزندان و خانواده، اجازه نمیدادند بچهها و نوجوانها و فرزندانشان بعد از نماز و طلوع فجر بخوابند. میفرمودند اگر مطالعه نمیكنید، اگر ورزش نمیكنید، اگر هیچ كاری ندارید، یك گوشه بنشینید، ولی بیدار باشید. این بیداری بعد نماز صبح، طلوع فجر، بین الطلوعین، فجر صادق را خیلی اهمیت میدادند و خیلی هم از این موضوع بهرهها بردند.
حالا اگر كسی هم میخواست در آن فرصت بخوابد، باید پنهانی میخوابید. به دلیل اینكه ایشان آن لحظات را برای فكر كردن، مطالعه كردن، آرامش داشتن و بیداری خیلی اهمیت میدادند. لذا به همین دلیل، در تمام نمازهایی كه در منزل بودند، به وقت فضیلت و با جماعت اجرا میكردند. یا خودشان میایستادند به عنوان امام یا هر كسی از فرزندانشان میایستاد، ایشان اقامه میكردند. این یك فضای معنوی بسیار خوبی را در منزل به وجود آورده بود. همان طوری كه در بیرون از منزل با جوانان رفاقت و دوستی داشتند و محبت میكردند، در فضای منزل هم همینطور بودند؛ با فرزندانشان هم رفیق بودند، دوست صمیمی بودند، همراه بودند، همدل و یار بودند.
راوی: حجت الاسلام محمد هاشمی دماوندی – شاگرد شهید
نظرات