علت ارتباط ما با مرحوم آقای شهید شاهآبادی تماماً به خاطر روحیات خاص این شهید بزرگوار بوده که در دوران نوجوانی و جوانی انسان، به شکل طبیعی و به خاطر مقتضیات سنی، دنبال الگویی برای خود میگردد. ما گمشده خود را در شخصیت والای این شهید یافتیم. حدود سال 1347ش در یکی از شهرستانها، به […]
علت ارتباط ما با مرحوم آقای شهید شاهآبادی تماماً به خاطر روحیات خاص این شهید بزرگوار بوده که در دوران نوجوانی و جوانی انسان، به شکل طبیعی و به خاطر مقتضیات سنی، دنبال الگویی برای خود میگردد. ما گمشده خود را در شخصیت والای این شهید یافتیم. حدود سال 1347ش در یکی از شهرستانها، به دلیل اقامت چندماههای که ایشان در تابستان داشتند، ما از طریق مرکز فرهنگی و فعالیتهای کلاسی در مسجد معروفی، که این شهید بزرگوار در آنجا اقامه نماز میفرمودند و سخنرانی میکردند، آشنا شدیم. در روزهای اول این آشنایی، جذب رفتار بسیار متواضعانه و فروتنانه ایشان شدیم.
این ارتباط در طول چندین بار دستگیری ایشان در زمان حکومت ستمشاهی طاغوت همچنان ادامه داشت؛ به طوری که من شخصاً از رفتار و کردار و شیوه زندگی ایشان، مخصوصاً قبل از پیروزی انقلاب، الگویی در ذهن داشتم و مصداق واقعی آن الگو، این شهید بود که شهادتش حقیقتاً همه دوستداران و عزیزان و آشنایان این شهید را متأثر کرد. کسانی که به ایشان نزدیکتر بودند، مسلماً از شهادت ایشان بیشتر متأثر شدند. با توجه به آنهمه تلاش، از خود گذشتگی و ایثاری که این شهید در راه تحقق ارزشهای انقلاب داشتند، در این دوران جای این شهید و دیگر شهدای بزرگوار انقلاب، شخصیتهای روحانی و شهدایی که در جبههها شربت شهادت را نوشیدند بسیار خالی است. آنها میتوانستند در عرصه فرهنگی جامعه، آن حضور واقعی و دشمنشکن خود را به اثبات برسانند.
راوی: حجتالاسلام محمد هاشمی دماوندی – شاگرد شهید
نظرات