شهید شاهآبادی خیلی مقید بودند به رفع کدورتها میان خانواده انقلاب و اگر احساس میکردند بین علما هم کدورتی یا سلیقههای خاصی مطرح است، آنها را به هم نزدیک میکردند. ما خیلی شنیدیم كه چنین نقشی را سعی میکردند ایفا کنند. بعضی وقتها اختلافی بین این ارکان پیش میآمد. مثلاً راجع به بعضی افراد نهضت […]
شهید شاهآبادی خیلی مقید بودند به رفع کدورتها میان خانواده انقلاب و اگر احساس میکردند بین علما هم کدورتی یا سلیقههای خاصی مطرح است، آنها را به هم نزدیک میکردند. ما خیلی شنیدیم كه چنین نقشی را سعی میکردند ایفا کنند.
بعضی وقتها اختلافی بین این ارکان پیش میآمد. مثلاً راجع به بعضی افراد نهضت آزادی که در آن موقع در جنگها شرکت میکردند، چون برای تعدیل نظرات آنها لازم بود. ایشان یک شخصیتی بود که میتوانست با آنها این نقش را ایفا بکند. یعنی اگر دوستان ما شاید با آن طرفیها به هیچ وجه حاضر به صحبت کردن نبودند، ولی ایشان با آنها صحبت میکردند، شوخی میکردند و مزاح میکردند و حرفشان را میزدند و طرف را در یک جریان عاطفی قرار میدادند که مثلاً متمایل به این طرف بشوند.
این از خصوصیات ایشان بود که اولاً موضعشان مشخص بود و این موضع هیچ وقت کم و زیاد نمیشد، بعد هم در موارد مختلف با طرف صحبت میکردند و با رفاقت هماهنگی ایجاد میکردند. این نقش از کس دیگری غیر از ایشان برنمیآمد که بروند خانهاش بنشینند، با او صحبت کنند، غذا بخورند، میوه بخورند، شوخی بکنند و فرمایششان را هم بکنند و وادارش بکنند و او راه بیاید و دست از کارش بردارد و این طرفی و انقلابی بشود.
راوی: حجتالاسلام دینپرور
نظرات