وقتی در تبعید به سر میبردند، با وجود تمام مشكلاتی كه ساواك برایشان ایجاد كرد، با اینهمه، در مساجد سنیها شرکت میکردند، با آنها نماز میخواند، با آنها مراوده دوستانه داشتند و حتی کلاسهایشان و برنامههایشان را در آنجا داشتند. لذا آنها با افکار ایشان به عنوان یک مبارز آشنا میشوند و خودشان هم همرنگ […]
وقتی در تبعید به سر میبردند، با وجود تمام مشكلاتی كه ساواك برایشان ایجاد كرد، با اینهمه، در مساجد سنیها شرکت میکردند، با آنها نماز میخواند، با آنها مراوده دوستانه داشتند و حتی کلاسهایشان و برنامههایشان را در آنجا داشتند. لذا آنها با افکار ایشان به عنوان یک مبارز آشنا میشوند و خودشان هم همرنگ ایشان میشوند: انقلابی و مبارز. و جدیت با رژیم شاه در اینها شکل میگیرد.
این یکی از سمبلهای وحدت است که دشمن همواره میخواسته بین اهل سنت و شیعه اختلاف بیندازد و حکومت کند؛ شعار اصلی استکبار و استعمار بوده، ولی ایشان این مطلب را شکسته و حالت مهربانی و همکاری و تعامل ایجاد کرده و طوری با آنها رفتار کرده که آنها شیفته شدهاند و برای مبارزه با نظام ظالم شاه که ضد اسلام است، در آنها هم علاقههایی برای مبارزه و مقابله شکل گرفته. نهتنها بین آنها، بلکه پلیس و رئیس شهربانی آنجا، که ایشان هر روز باید به عنوان تبعیدی برود آنجا و آن دفتر را امضا کند و آنها کنترل کنند که ایشان هستند؛ به طوری که رئیس شهربانی به طور مخفیانه میآیند منزل ایشان و با ایشان ارتباط برقرار میکنند.
ایشان میگفتند یک بار که رئیس شهربانی آمده بود منزل ایشان در تبعید، آقازاده آقای شاهآبادی شعرهایی از یک شاعر که افشاکننده رژیم شاه بود در قالب شعر جلوی ایشان میگوید و رئیس شهربانی گوش میکند؛ در آن زمان که اختناق بیداد میکرد و رئیس شهربانی بعداً انقلابی میشود. ایشان به هر حال به وحدت بین شیعه و سنی توجه داشتند. میتوانیم بگوییم واقعاً شهید شاهآبادی به عنوان یکی از نمادهای وحدت هستند.
راوی: عبدالعلی علیعسكری – داماد شهید
نظرات