بعد از انقلاب ایشان را جهت سخنرانی و شرکت در سمینار به شمال دعوت کرده بودند. من همراه ایشان نبودم. دوستان دیگری بودند. ایشان که شب تشریف آورده بودند، دعوتشان کرده بودند به هتل هایت سابق چالوس که بعد شد «هتل انقلاب خزر» و حالا هم ظاهراً «هتل پارسیان» شده است. محافظان میگفتند ایشان آنجا […]
بعد از انقلاب ایشان را جهت سخنرانی و شرکت در سمینار به شمال دعوت کرده بودند. من همراه ایشان نبودم. دوستان دیگری بودند. ایشان که شب تشریف آورده بودند، دعوتشان کرده بودند به هتل هایت سابق چالوس که بعد شد «هتل انقلاب خزر» و حالا هم ظاهراً «هتل پارسیان» شده است. محافظان میگفتند ایشان آنجا در آن جلسه که همه چیز روی میز بود، از قرقاول تا موارد دیگر، لب به آن غذاها نزدند. محافظان گفتند ما هر چه توانستیم خوردیم. بعد متوجه شدیم و دیدیم که حاجآقا دارند نان میخورند!
راوی: مصطفی نیساری
نظرات