پس از دستگیری امام خمینی در جریان نهضت پانزده خرداد 1342، اعتراضهای گوناگونی در گوشه و کنار کشور علیه این اقدام حکومت وقت به وقوع پیوست. با آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه و ادامۀ بازداشت امام خمینی، علما و فضلای حوزه بر آن شدند که نامهای سرگشاده خطاب به هیئت دولت بنویسند و در […]
پس از دستگیری امام خمینی در جریان نهضت پانزده خرداد 1342، اعتراضهای گوناگونی در گوشه و کنار کشور علیه این اقدام حکومت وقت به وقوع پیوست. با آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه و ادامۀ بازداشت امام خمینی، علما و فضلای حوزه بر آن شدند که نامهای سرگشاده خطاب به هیئت دولت بنویسند و در آن به اقدامهای حکومتی در سرکوب، دستگیری و تبعید علمای شناخته شدۀ روز اعتراض کنند و خواستار توقف این حرکتها و آزادی امام خمینی شوند. نام شهید شاهآبادی، که در این سال 33ساله بود، در ذیل امضاکنندگان این نامه، در کنار استادان برجسته و فضلای وقت حوزۀ علمیۀ قم دیده میشود. متن این نامه نیز خواندنی و حاوی نکات مخصوصی است؛ از جمله معرفی خدمات عمومی پروردگان حوزه در ادارۀ روانی و معنوی جامعه، نشان دادن علت اصلی دشمنی نیروهای استکباری در دفع و رد حوزویان، تبیین جایگاه اجتماعی روحانیان در تاریخ ایران و تحذیر حکومت از برخورد سلبی با آنان، درخواست آزادسازی امام خمینی و جمعی دیگر از علمای بازداشت شده، تهدید به اقدامهای بعدی علیه رفتار حکومت و نکاتی دیگر.
به این ترتیب اولین حضور نام شهید شاهآبادی در اسناد ساواک در مهر ماه 1342 رقم میخورد، هرچند ایشان از جوانی و در سن 23سالگی به جریان مبارزه پیوست و با زندانی چند روزهای که پس از کودتای 28 مرداد 1332 نصیب خود کرد، رسماً وارد مبارزه شد. تصویر و متن نامۀ سرگشادۀ علمای حوزه به همراه نام امضاکنندگان در سند ساواک، در ادامه میآید.
تاریخ: 21/7/42
موضوع: پخش نامه سرگشاده علماء حوزه علمیه قم
نامه سرگشاده ضمیمه از طرف علماء حوزه علمیه قم در محافل روحانی تهران توزیع گردیده است.
تاریخ: 8/7/42
نامه سرگشاده فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم به هیئت دولت
بسمه تعالی
با فرا رسيدن سال تحصيلی، بار ديگر فضلا و محصلين از نقاط مختلف به حوزه علميه قم مراجعت کرده و آماده شروع به درس و بحث شدهاند. حوادث سال گذشته و رنجها و ناراحتیها که در نتيجه مبارزه با بدعتها از طرف دولت متوجه حوزه شد و قربانیها که داد، برخلاف آنچه کوتهفکران تصور میکردند، کوچکترين تأثيری در اراده آهنين افراد اين حوزه و دانشجويان مکتب جعفری ننموده و همه با عشق و شوق فراوان به مرکز برگشته و برای ادامه تحصيلات و انجام وظايف دينی همچنان آماده شدهاند. چه آنان خوب میدانند و برای ملت ايران نيز روشن است که حوزه علميه قم سنگر مبارزه رجال دين و حاميان قرآن عليه بیدينی و ظلم و استبداد است، آنچه نبايد آن را خالی گذاشت حوزه علميه قم است که آيات عظام و مجتهدين بنام و گويندگان و نويسندگان توانا در آغوش خود تربيت کرده و به اجتماع و ايران تحويل داده است.
از اين حوزه است که کتابهای پر ارزش منتشر و شبهات بیدينان و مغرضان پاسخ میدهد؛ از همين حوزه است که گويندگان و وعاظ محترم در مواقع مقتضی به نقاط مختلف ايران رفته و بدون اينکه باری به دوش مملکت باشند و بودجههای سنگين دولت به مصرف حقوق آنها برسد، مردم را از فساد و فحشاء و دزدی و رشوهخواری و خيانت که سرچشمه همه فسادها است، تهی و بدرستی و پاکی و صحت عمل و حمايت از بيچارگان و کمک به ستمديدگان وا میدارند. تاريخ ايران مخصوصاً حوادث اخير بخوبی نشان میدهد که روحانيت ايران مخصوصاً حوزه علميه قم، چه نقش مهمی در حفظ استقلال کشور داشت و در تمام مواقعی که نيروهای مملکت دچار تزلزل و ضعف شده بود، روحانيت با تمام قوا در برابر بيگانگان ايستاد. در مواقعی که نيروهای بسياری از مأمورين خائن و عدهای از مالکين و فئودالهای بزرگ با ايجاد ناراحتیها قهراً عامل نشر کمونيسم بودند، نيروی روحانيت يگانه حافظ مملکت بوده و با استفاده از نفوذ معنوی خود، ايران را از اين خطر قطعی نجات داد.
بنابراين جای تعجب نيست، اگر ديده شود که استعمارگران خارجی و مزدوران داخلی آنان به جنگ روحانيت برخاستند، زيرا خوب فهميدند تا روحانيت و حوزه علميه قم برقرار است نمیتوانند خوابهايی را که برای اين ملت ديدهاند تعبير نمايند. متأسفانه با همه سوابق و خدمات نامبرده، دولت ايران وضع حوزه علميه قم را متزلزل و پس از چند حمله بالاخره مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيتالله خمينی ادامالله ظله را بجرم دفاع از دين و آزادی بازداشت نمود و احساسات ملت ايران را برانگيخت و بدنبال آن مسلمانان ايران با اعتصابهای بیسابقه و تظاهرات کمنظير و فرستادن هزاران طومار و تلگراف آزادی معظمله و تأمين هدفهای روحانيت را خواستار شد.
حوزه علميه قم از بازداشت حضرت آيتالله خمينی مدظله سخت ناراحت و چند هزار طلاب در نگرانی شديدی بسر میبرند و به دولت اخطار میکنند که هر چه زودتر بايد رفع مزاحمت از معظمله بشود و نيز حضرت آيتالله محلاتی و حضرت آيتالله قمی دامت برکاتهم و ساير افرادی را که در نتيجه حمايت از دين و آزادی بازداشت شدهاند آزاد کنند و بيش از اين احساسات مسلمانان را جريحهدار نسازند. حوزه علميه قم انتظار دارد هر چه زودتر حضرات آيات آقای ميلانی و آقای شريعتمداری و آقای نجفی ادامالله ظله با همراهی حضرت آيتالله خمينی مدظله به قم تشريف آورده و به اتفاق حضرت آيتالله گلپايگانی ادامالله ظله و ساير علماء اعلام دامت برکاتهم همچنان به دفاع از حريم مقدس قرآن و دين بپردازند. درود فراوان بر حوزه مقدسه نجف اشرف و علمای مهاجر شهرستانیها و ساير علماء اعلام و ملت غيور ايران که در اين نهضت مقدس از هر گونه فداکاری و از خودگذشتگی مضايقه نداشتهاند. حوزه مقدسه علميه قم بر خود لازم میداند که از مساعی جميله آنان بدينوسيله تشکر نمايد.
به تاريخ يازدهم جمادیالاول 1382
علی المشکينی الاردبيلی ـ حسينعلی منتظری نجفآبادی – اسدالله نوراللهی ـ عبدالرحيم ربانی شيرازی ـ مهدی الحسنی الروحانی ـ ابوالقاسم خزعلی ـ احمد آذری ـ مهدی الحائری الطهرانی ـ ابراهيم امينی ـ جعفر سبحانی تبريزی ـ علی الاحمدی الميانجی ـ احمد جنتی ـ الاحقر صادق خلخالی ـ ميرآقا موسوی زنجانی ـ محمدمهدی ربانی ـ سيد ابوالفضل ميرمحمدی زرندی ـ يحيی الانصاری شيرازی ـ ابوالقاسم ساخری ـ مجتبی الطهرانی ـ ضياءالدين الحسينی الاشکوری ـ علیاصغر مرواريد ـ سيد محمدرضا سعيدی خراسانی ـ الاحقر سيدی ـ مهدی لاجوردی حسينی ـ جواد علمالهدی ـ الاحقر عبدالعلی فرهی ـ عبدالعظيم المحصلی ـ محمدتقی مصباح يزدی ـ علیاکبر مسعودی ـ سيد محمد ابطحی ـ الاحقر السيد محمدباقر الموسوی ـ احمد پايانی اردبيلی ـ محمد آلطه ـ سيد جعفر حسينی ـ حسين شريعت ـ محمد مؤمن ـ محمدرضا توسلی محلاتی ـ محمد محمدی ـ سيدهادی خسروشاهی ـ عباس محفوظی ـ العبد محسن الخراسانی ـ يدالله پورهادی ـ رضا علمالهدی ـ احمد حسينی ـ لطفعلی فقيهی ـ غلامحسين ايزدی ـ محيیالدين فاضل ـ علی انتشاری ـ مهدی شاهآبادی ـ اسدالله خادمی ـ حسين ابراهيمی ـ داود نوروزی ـ الاحقر احمد منتظری ـ سيد جعفر شبستری ـ محمود خادمی ـ حسنعلی کرباسی ـ حسنعلی کريمی ـ عبدالحميد هوشيار ـ مصطفی زمانی ـ حسن تهرانی ـ عباس موسويان ـ حسين طباطبايی ـ علی محمدی ـ حسين هاشمی ـ عباسعلی ملکی ـ عبدالحسين معزی تهرانی ـ هادی معزی تهرانی ـ حسن گنجی ـ حسين حجت ـ موسی محمدی ـ علیاکبر طاهری ـ سيدعلی ابطحی ـ سيدعلی احمدی تهرانی ـ سيد حسن اسماعيليان ـ علیاکبر مهدی پورتبريزي ـ رضا استادی – و حدود سيصد امضاء ديگر.
نظرات