در عشق تو صد گونه ملامت بکشم

در عشق تو صد گونه ملامت بکشم
17 اردیبهشت 1402
23 بازدید

یک روز به حاج‌آقا مهدی گفتم: «برادر، شما با این‌همه مسئولیتی که دارید به­ كارها نمی­‌رسید؛ یعنی هم باید به مجلس بروید، هم به کمیته و هم در الغدیر باشید. این­‌طوری ­كه نمی­‌شود. بهتر است مقداری از بار كاری‌­تان كم كنید.» منظور تبیین مسئولیت‌پذیری شهید شاه‌آبادی است. در جوابم گفتند: «عمرم را می­‌گذارم به عشق […]

یک روز به حاج‌آقا مهدی گفتم: «برادر، شما با این‌همه مسئولیتی که دارید به­ كارها نمی­‌رسید؛ یعنی هم باید به مجلس بروید، هم به کمیته و هم در الغدیر باشید. این­‌طوری ­كه نمی­‌شود. بهتر است مقداری از بار كاری‌­تان كم كنید.» منظور تبیین مسئولیت‌پذیری شهید شاه‌آبادی است. در جوابم گفتند: «عمرم را می­‌گذارم به عشق اینکه بتوانم به این انقلاب کمک کنم.»

ببینید، هنوز هستند بسیاری كه در حال حاضر هم باور ندارند که در این مملکت انقلاب شده. در این سالیانی که گذشته، متأسفانه عناصر مختلفی آمده‌­اند و رفته‌­اند که مبانی انقلاب را اصلاً از اول قبول نداشتند، ولی از موقعیت سوءاستفاده ­کرده‌­اند و تا توانسته‌­اند در گوشه و کنارها لطمه خود را به مردم و نظام زده‌­اند. شما ملاحظه بفرمایید، دستگاه قضایی می‌­گوید ما از کسانی که بی‌قانونی کردند در قسمت اقتصادی نمی­‌گذریم. شما خیال می‌­کنید این کسانی را كه قوه قضائیه می­‌گوید، از امریکا به این­جا آورده­‌اند؟ نه، از همین‌­جا بود كه آمدند. منتها باور نداشتند که در این مملکت انقلاب شده و اعتقادی هم نداشتند. فقط گفتند ما چند وقتی سر کار هستیم، خودمان را می‌‌بندیم و می­‌رویم. متأسفانه آن فداکاری و علاقه‌­مندی امثال شهید شاه‌‌آبادی، نتیجه‌­اش این بود که جان خودشان را از دست دادند و ملت ما نیز از نعمت بهره‌­مندی از وجود بسیاری نیروهای اصیل و مخلص محروم ماند.

راوی: برادر شهید- آیت‌الله نورالله شاه‌آبادی

برچسب‌ها:, , ,